حقیقت دیزنی
دلیلی که دارم زود پست میدم اینه که سطحم بره بالا
لطفا حمایت کنین
راپونزل
خب اینجا من داستان اصلی راپونزل رو براتون میگم
ماجرا اینه که پدر و مادر راپونزل توی داستان اصلی فقیر بودن که به خاطر دزدی(یه چی دزدین دیگه)از باغچه ی جادوگر مجبور میشن بچشون رو به اون بدن
جادوگر راپونزل رو به دور ترین نقطه میبره و به مدت ۲۰ سال اونجا زندانیش میکنه
روزی شاهزاده ای(اینجا یوجین دزد نیست خب)صدای اواز خواندن راپونزل رو مشنوه و به قلعه ی راپونزل میره و راپونزل رو میبینه و اونا به هم علاقه مند میشن
جادوگر از رابطه ی ایندو با خبر میشه و در ملاقات بعدی،وقتی شاهزاده داشت از قلعه بالا میومد توسط جادوگر از قلعه به پایین میوفته
زیر قلعه خار بود و شاهزاده توی خار فرود میاد و کور میشه
البته اشک راپونزل بینایی اونو برمیگردونه
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-
خب اینم از این فقط حمایت کنین وگرنه رمز میزارم